الهی دستم گیر
الهی تو دوستان را به دشمنان می نمایی، درویشان را غم و اندوه دهی و بیمار کنی و خود بیمارستان کنی، درمانده کنی و خود درمان کنی از خاک آدم کنی و به او چندان احسان کنی، سعادتش…
از بنده خطا آید و از تو عطا
الهی ای خالق بی مدد و ای واحد بی عدد ,ای اول بی بدایت و ای آخر بی نهایت ای ظاهر بی صورت و ای باطن بی سیرت ای حی بی ذلت و ای معطی بی فکرت ,ای بخشندۀ بی منت ای دانندۀ رازها ، ای…
خود را می جویم و تو را می یابم
الهی روزگاری تو را می جستم وخود را می یافتم ,اکنون خود را می جویم و تو را می یابم الهی دیگرا مست شرابند من مست ساقی ,مستی ایشان فانی است و از من باقی الهی از نزدیک نشانت می…
الهی با بهشت چه سازم و با حور چه بازم
الهی با بهشت چه سازم و با حور چه بازم ،مرا دیده ای ده که از هر نظری ،بهشتی سازم . الهی گل بهشت در چشم عارفان خار است و جویندۀ تو را با بهشت چه کار است ؟ الهی اگر بهشت چشم…