با يزيد بسطامی
آن کار که آخرین کارها می دانستم ,اولین آنها بود و آن رضایت والدین است.
*******
پرسیدند که مرد طریق را بهترین چیز چیست ؟
گفت دولت مادر زاد
گفتند اگر نبود : گفت:تنی توانا .
گفتند اگر نبود : گفت:گوشی شنوا
گفتند اگر نبود : گفت :دلی دانا
گفتند اگر نبود : گفت :چشمی بینا
گفتند اگر نبود ؟ گفت :مرگ در جا
*******
سی سال خدا را طلبیدم . چون خوب نگاه کردم دانستم :او طالب بود و من مطلوب .
*******
از نماز جز ایستادگی تن ندیدم و از روزه جز گرسنگی .آنچه دارم از فضل اوست و نه فعل من
*******
عالمی گفت:عجب دارم از کسی که خدای را داند و عبادتش نکند.
شیخ گفت : عجب دارم از کسی که او را می شناسد و عبادتش می تواند بکند . یعنی عجیب است که بتواند بر جای بماند.
*******
گفت که دو حرف از علم یاد بگیر .از علم چندینت بس که بدانی خدای بر تو مطلع است و هر چه می کنی می بیند. و دوم اینکه بدانی خدا از عمل و عبادت تو بی نیاز است.
*******
کمترین درجه عارف آنست که صفات حق در وی ظاهر شود.
*******
مرید را حلاوت طاعت دهند ,چون به او خرم شد شادی آن, حجاب قرب او گردد .
*******
توبه از معصیت یکی است و از طاعت هزار . یعنی عجب و خودپسندی در طاعت از گناه بدتر است .
*******
کمال درجه عارف, سوزش او در محبت است
*******
خدای را بندگانی است که اگر بهشت را به آنها دهند همان قدر فریاد کنن که اهل دوزخ می کنند . یعنی خدای را می خواهند.
*******
اگر می توانید به سر قاعده فنای اول باز روید ,اگر نه این همه زهد و عبادت بادی است که به شما می وزد.
*******
دنیا ,اهل دنیا را غرور در غرور است و آخرت , اهل آخرت را سرور در سرور است و دوستی حق , اهل معرفت را نور در نور .
*******
سوار دل باش و پیاده تن
*******
در معاینه کار نقد است و در مشاهده نقدنقد
*******
گناه شما را چنان زیان ندارد که خوار داشتن انسانی سالم
*******
کمال عارف سوختن او باشد در دوستی حق
*******
هر که به حق مبتلا گشت مملکت از او دریغ ندارند واو خود به هر دو سرای فرو نیاید.
*******